استراتژی رهبری هزینه در کسب و کارها

استراتژی رهبری هزینه و نحوه‌ی دستیابی به آن

توسعه فناوری، رشد رقابت و کاهش نسبت های ذخیره، نیاز به کنترل، استفاده از مزیت رقابتی و مدیریت هزینه های کسب و کارها را ایجاد می کند. کسب و کارهایی که نمی توانند هزینه های خود را مدیریت کنند به مرور زمان با مشکلات مالی مواجه می شوند و یا کوچک شده یا ناپدید می گردند. در این مقاله به بررسی استراتژی رهبری هزینه در کسب و کارها می پردازیم.

معیارهای رهبری هزینه

مهم ترین معیار رهبری هزینه، برنامه ریزی صحیح و اندازه گیری تمامی عوامل موثر بر هزینه و ارائه بازخورد در زمان مناسب است. در صورتی می توان به یک مدیریت و رشد هزینه دست یافت که شرکت ورودی های خود را برای تولید یا خدمات با برنامه ریزی صحیح تامین کند؛ منابع خود را به درستی برنامه ریزی نماید؛ از مزیت برتری رقابتی نهایت استفاده را ببرد؛ عناصر تولید یا خدمات را به دقت اندازه گیری کرده و کنترل زمان واقعی و بازخورد هزینه های حاصل را داشته باشد.

کنترل هزینه ها

بسیاری از کسب و کارهای کوچک در رهبری هزینه کالاهایی که تولید می کنند مشکل دارند. مشاغلی که نمی توانند هزینه های خود را تحت کنترل داشته باشند، قیمت گذاری رقابتی نکرده و با پس زدن مزیت رقابتی نمی توانند به رشد و اهداف سودآوری خود برسند.
اشتباهاتی که معمولاً چنین مشاغلی مرتکب می شوند رایج هستند. اگر مرتکب این اشتباهات هستید، باید فوراً رهبری هزینه عملیاتی خود را بررسی کنید.

برنامه ریزی

رهبری هزینه با برنامه ریزی شروع می شود. بهای تمام شده کالای تولیدی باید با تمام مراحل آن محاسبه گردد. اگر محاسبه هزینه قبل از تولید انجام نشود، شما در تجارت اشتباه می کنید.

محاسبه هزینه ها

استفاده از روش هزینه یابی یکسان در هر کسب و کار تولیدی اشتباه است. در روشی که در محاسبه بهای تمام شده استفاده می شود، هزینه یابی باید در شرکت هایی که تولید استاندارد می کنند و شرکت هایی که بر اساس پروژه کار می نمایند متفاوت باشد. به عنوان مثال، محاسبه هزینه یک شرکت مبلمان که تولید انبوه می کند و محاسبه هزینه یک شرکت مبلمان که بر اساس پروژه کار می کند، متفاوت خواهد بود.
اگر محاسبه هزینه با توجه به شرایط متغیر بازار به روز نشود، محاسبه هزینه بین ورودی و خروجی متفاوت خواهد بود. تغییرات در تولید یا هزینه های ثابت شما باید به طور مداوم نظارت شود.

کاهش هزینه برای ایجاد مزیت رقابتی

بخش خرید

سنگ بنای رهبری هزینه، خرید است. بخش خرید ممکن است نیاز به تغییر تامین کنندگان با توجه به شرایط متغیر بازار داشته باشد. کسب و کارهایی که نمی توانند از مزیت رقابتی بین تامین کنندگان سود ببرند، مجبورند با پرداخت قیمت های بالاتر کالاها را تهیه کنند.
برای کسب و کارهایی که از روش ها و فناوری های قدیمی در تولید استفاده می کنند، رهبری هزینه های خود دشوار است. مشکل رایج بسیاری از بنگاه هایی که نمی توانند در شرایط بازار رشد کنند این است که با هزینه بیشتری نسبت به بنگاه های جدید تولید می کنند. اگر شما چنین کسب و کاری هستید، ممکن است قدرت رقابتی خود را در بازاری که در آن قرار دارید کاملاً از دست بدهید.

فروش و بازاریابی

هزینه های کسب و کارهایی که نمی توانند از مزایای صرفه جویی در مقیاس استفاده کنند همیشه بالاتر است. هر کسب و کاری دارای سطح تولید بهینه است. اگر سهم بازار شما کم باشد و نتوانید تولید خود را افزایش دهید، هزینه واحد تولید شما بالا خواهد بود. بنابراین رهبری هزینه تنها یک بحث تولید نیست؛ بلکه یک بحث فروش و بازاریابی است. بخش های بازاریابی و فروش کسب و کار باید به طور مستمر بر رشد و افزایش سهم بازار کسب و کار در بازار تمرکز کنند.

نظارت بر افزایش هزینه ها

در جلسات هفتگی و ماهانه، اقلام بهای تمام شده شرکت باید به سایر واحدهای ذیربط گزارش شود. افزایش و رشد هزینه ها باید نظارت شود و اقدامات لازم به موقع انجام گردد.
تصور اینکه هزینه ها افزایش نمی یابد و هزینه های واحد ثابت می ماند به این معنی نیست که کارها همیشه خوب پیش می روند. بسیاری از کسب و کارها احساس می کنند که رهبری هزینه به خوبی پیش می رود؛ زیرا هزینه های آنها افزایش نیافته است. با این حال، اگر شما به عنوان یک کسب و کار از شرایط بازار سودمندی که می تواند هزینه های فعلی شما را کاهش دهد، بهره نمی برید، این یک مشکل است.
شروع تولید با کالاهای واسطه ای و مواد اولیه زیر استاندارد فعلی در تولید، رهبری هزینه نیست. اصل اساسی در مدیریت هزینه، کنترل هزینه های تولید با بهبود مستمر استاندارد است. در غیر این صورت بازار و اعتبار در بازار از بین می رود.

مزیت رقابتی چیست؟

مزیت رقابتی یا «Competitive Advantage» به ویژگی ‌هایی می گویند که یک کسب ‌و کار را نسبت به رقیبانش در اولویت قرار می ‌دهد. اگر شما بتوانید محصولی را که می ‌فروشید سریع ‌تر به دست مشتریان برسانید یا آن را ارزان تر ارائه دهید، یک مزیت رقابتی ایجاد کرده ‌اید.

اهمیت رهبری هزینه در کسب و کار

رهبری هزینه در کسب و کارها روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. شرکت هایی که دیگر قادر به انجام مدیریت هزینه نیستند، هم کنترل درآمد و هم کنترل هزینه را نمی توانند انجام دهند و به همین دلایل، از نتایجی که انتظارات پایان ماه و سالانه آنها را برآورده نمی کند، ناراحت هستند.
برخی توضیحات فنی در مورد مفهوم رهبری هزینه به صورت زیر وجود دارد؛

• برخی تکنیک ها و روش های مورد استفاده برای برنامه ریزی، اندازه گیری و ارائه بازخورد با هدف ارتقای محصولات و فرآیندهای بنگاه ها تا سطوح پیشرفته؛
• ساختارهای موجود در بنگاه ها و تنظیم فعالیت این ساختارها با هدف تأثیرگذاری بر هزینه های آنها.

مراحل رهبری هزینه

چند مرحله مهم در رهبری هزینه وجود دارد. اگر این مراحل با موفقیت و به صورت برنامه ریزی شده انجام شود تضمین می کند که هم مدیریت هزینه و هم برنامه ریزی هزینه با موفقیت انجام می شود و آینده شرکت قوی تر است. این مراحل به شرح زیر هستند؛
در مرحله اول اقلام بهای تمام شده در محصولات به همراه هزینه های تولید به حداقل برسد؛
کاهش هزینه ها یعنی اقلام هزینه مربوط به سازمان انجام شده به حداقل برسد.
با ترکیب این دو مورد، روش هزینه متفاوتی پدید می آید. به این روش محصول بهینه نیز گفته می شود. در حال حاضر، این مفهوم به عنوان یک روش جدید اما موثر رهبری هزینه در جهان استفاده می گردد.

استراتژی رهبری هزینه و ویژگی‌های آن